ایستگاه تجریش خط 1 مترو. فاصله 800 متر؛ حدود ۱۰ دقیقه پیادهروی.
ایستگاه کاظمی خط 7 بیآرتی. فاصله 1.1 کیلومتر؛ کمتر از ۱۵ دقیقه پیادهروی.
یکی از جاذبههای کمتر شناخته شده شمیران، گورستان قدیمی ظهیرالدوله است. جایی که افراد سرشناس و معروف ایرانی در آن آرام گرفتهاند و تا به امروز سرگذشت پر فراز و نشیبی از سر گذرانده است. در این مقاله از مجله تهرانیکا، گورستان ظهیرالدوله را به شما معرفی خواهیم کرد.
معرفی گورستان ظهیرالدوله
آرامستان ظهیرالدوله گورستان کوچکی در خیابان دربند تهران، مدفن چهرههای سرشناس ایرانی از جمله فروغ فرخزاد، ملکالشعرای بهار و داریوش رفیعی است. این آرامستان در سال ۱۳۷۷ بهعنوان اثر ملی کشورمان به ثبت رسید و اکنون یکی از جاذبههای شهر تهران به حساب میآید. جایی که شاید در میان مردم عادی شناخته شده نباشد و کمتر کسی پا به آن گذاشته باشد.
راه ورود به آرامستان و خانقاه ظهیرالدوله از خیابانی به همین نام است. کوچهای که شیبی رو به پایین دارد و در حاشیهاش ورودی گورستان دیده میشود. بر سر در گورستان، روی کتیبه کاشی کوچک، علامت انجمن اخوت و عبارت «آرامگاه صفا ظهیرالدوله» نوشته شده است.
اگر پا به آرامستان ظهیرالدوله بگذارید و به سنگ قبرها نگاهی بیندازید بدون شک اسامی آشنا را میبینید که روی سنگها نقش بسته است. نام و نشان افرادی را میبینید که روزی از سرشناسترین و شاخصترین چهرههای این سرزمین بودهاند. بیشتر این چهرهها شاعر و ادیب، موسیقیدان، آهنگساز، خواننده یا رجال سیاسی مشهور هستند. حتی بسیاری از نامهای غیرآشنا روزگاری از ارتشیها، خلبانها و شخصیتهای مهم دوران خود بودهاند.
ظهیرالدوله چه کسی بود؟
میرزا علیخان دَوَلوی قاجار یا علیخان ظهیرالدوله ملقب به صفاعلی از سیاستمداران و چهرههای مذهبی دوران قاجار بود. او در سال ۱۲۴۳ شمسی در شیراز متولد شد. پدرش محمدناصرخان ظهیرالدوله از وزیران دربار ناصرالدینشاه بود. پس از فوت پدرش، ناصرالدینشاه علیخان را به وزارت تشریفات منصوب کرد و دخترش فروغالدوله را به عقد او درآورد. ظهیرالدوله پایهگذار نمایش و ارکستر ملی ایران بود و اولین کنسرت در باغ خانقاه به همت او و پدر ابوالحسنخان صبا برگزار شد. او به همراه همسرش در شهرهای همدان، کرمانشاه، مازندران و گیلان حکمرانی کرد.
آشنايى ظهيرالدوله با صفىعليشاه نقطه عطف زندگى او بود. او در سال ۱۲۶۴ شمسی در زمره مریدان صفیعلیشاه درآمد و پس از او نیز جانشین وی شد. ظهیرالدوله انجمن اخوت را که تا قبل از آن پنهانی فعالیت داشت به صورت رسمی درآورد. هدف این انجمن مبارزه با استبداد و خرافهپرستی بود و به صورت مکتب تعلیمات اخلاقی و کانون برادری اداره میشد. پس از به توپ بستن مجلس در دوران استبداد صغير، خانه و خانقاه ظهيرالدوله به اتهام مشروطهخواهی ويران و غارت شد. ظهيرالدوله ملک خود را که در نزديكى امامزاده قاسم شميران(ع) بود، وقف خانقاه و انجمن كرد و اداره آن را به انجمن اخوت سپرد. امروزه اثری از این انجمن باقی نمانده است.
سرانجام ظهیرالدوله در تاریخ ۸ تیر ۱۳۰۳ شمسی در تهران درگذشت. مزار او در ضلع جنوبی گورستان، در میان خانقاه و مقبره فرجالله آقاولی قرار دارد. در این مکان سکویی به چشم میخورد که سه سنگ مزار بر آن نصب شده و به ظهیرالدوله، همسرش فروغالدوله و فرزندش تعلق دارد. در اطراف مزار او، نزدیکان صفیعلیشاه، برخی از بزرگان طریقه نعمتاللهی و اعضای انجمن اخوت مدفوناند.
علت اهمیت آرامستان ظهیرالدوله
در باب اهمیت آرامستان ظهیرالدوله باید بگوییم که برخی آن را به گورستان پرلاشز فرانسه مانند کردهاند. گورستان پرلاشز پاریس یکی از پربازدیدترین و بزرگترین گورستانهای جهان است. پرلاشز هرساله میزبان میلیونها توریستی است که برای بازدید از آرامگاه افراد مشهور به آنجا میروند. گورستان ظهیرالدوله نیز آرامگاه ابدی بسیاری از چهرههای سرشناس فرهنگی، سیاسی و ورزشی است و از این نظر میتواند یکی از جاذبههای مهم گردشگری تهران باشد. علاوه بر این، به خاطر وجود خانقاه و سنگ قبرهای کهن و رازآلودش از لحاظ هنری، تاریخی و مردمشناسی نیز اهمیت ویژه دارد.
سنگ قبرهایی که با مدلهای امروزی بسیار متفاوتاند و هرکدام به یک شکل طراحی شده است. بعضی سنگها به شکل ایستاده و بعضی به شکل خوابیدهاند و علامات و نقوش جالبی روی آنها حکاکی شده است. روی بعضی سنگها علامتهایی وجود دارد که نشاندهنده حرفه و شغل فرد متوفی بوده است. علامت تبرزین و کشکول نیز روی تعداد زیادی از قبرها دیده میشود که در گذشته نشان انجمن اخوت بوده است.
بارزترین اثر هنری که در گورستان ظهیرالدوله به چشم میخورد آرامگاه رهی معیری است. مقبره او با الهام از شمایل آرامگاه عمر خیام و در ابعاد کوچکتر ساخته شده است. پایهها و گنبد این مقبره کوچک با کاشیهای آبیرنگ، نقوش اسلیمی و اشعاری از رهی معیری تزئین شده است. اگر به تاریخ علاقمند باشید قدم زدن در میان این قبرستان مرموز و دیدنی برایتان جالب خواهد بود.
پیشینه گورستان ظهیرالدوله شمیران
چند نقلقول در مورد گذشته گورستان ظهیرالدوله وجود دارد؛ برخی آنجا را گورستان قدیمی روستای امامزاده قاسم میدانند. بعضی محل مزار ظهیرالدوله را نزدیک، اما جدا از گورستان امامزاده قاسم میدانند؛ براساس وقفنامه آبانبار گورستان که وقف آبانبارِ نزدیک آرامگاه ظهیرالدوله را در درون گورستان امامزاده قاسم میدانسته، مشخص میشود که این محل، قبل از به خاکسپاری ظهیرالدوله، قبرستان روستای امامزاده قاسم بوده است.
علیخان ظهیرالدوله در روز ۸ تیر ۱۳۰۳ شمسی در باغ ییلاقی خود واقع در جعفرآباد شمیران بر اثر سکته قلبی درگذشت. پیکر او به دست یکی از درویشان سلسله نعمتاللهی، موسوم به مولوی هادی گیلانی، ملقب به وفاعلیشاه غسل داده شد و در محل گورستان امامزاده قاسم دفن شد.
نخستین کسی که پس از ظهیرالدوله در این مکان به خاک سپرده شد، ایرج میرزا بود. پس از او درویشخان که از اعضای انجمن اخوت بود در سال ۱۳۰۵ در اطراف مزار ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. کمکم کسانی که از اعضای انجمن اخوت بودند و به ظهیرالدوله تعلق خاطر داشتند نیز در آنجا دفن شدند. انجمن اخوت اقداماتی جهت توسعه و نگهداری این گورستان آغاز کرد؛ اطراف گورستان قدیمی را دیوار کشید و این چنین گورستان ظهیرالدوله شکل گرفت.
از سال ۱۳۴۰ دفن اموات در گورستان ظهیرالدوله ممنوع شد و تا سال ۱۳۵۰ تدفین فقط با اجازهنامه مخصوص و انگشتشمار انجام میشد. بنابر شواهد، آخرین فرد مشهوری که در این آرامستان دفن شد، فروغ خواجهنوری ملقب به همایونفر، ندیمه اشرف پهلوی در سال ۱۳۵۶ بود.
خانقاه ظهیرالدوله
انجمن اخوت در سال ۱۳۴۴ در ضلع غربی مزار ظهیرالدوله خانقاهی بنا کرد. ساختمانی یکطبقه با نمای آجری قرمزرنگ و سقف شیروانی که فاقد تزئینات معماری است. دراویش نعمتالهی هنگام مناسبتهای مذهبی در این خانقاه مراسم برگزار میکردند. با پیروزی انقلاب، انجمن اخوت تعطیل شد و تا سال ۱۳۷۸ پیروان طریقه نعمتاللهی جلساتی را به طور رسمی در قالب هیئت حضرت علی(ع) تشکیل میدادند. پس از آن تاریخ خانقاه ظهیرالدوله که از آخرین خانقاههای تهران به شمار میرفت تعطیل شد.
نامآوران مدفون در آرامستان ظهیرالدوله
عکسهای یحیی دهقانپور از خاکسپاری فروغ فرخزاد در قبرستان ظهیرالدوله
فروغ فرخزاد
فروغ از زنان پیشرو در شعر معاصر ایرانی شناخته میشود و پنج دفتر شعری دارد. شعر فروغ فرخزاد از عامهترین جلوههای فمنیسم در تاریخ ایران به شمار میرود و مسائل زنان همواره دغدغه اصلی او در زندگی کوتاهش بود. آشنایی وی با ابراهیم گلستان، نویسنده و کارگردان ایرانی نقطه عطف و سرآغاز تحول فکری و ادبی او بود. فروغ آخرین سالهای زندگی خود را صرف ساختن فیلم و سینما کرد. فروغ در بهمنماه سال ۱۳۴۵، در سن ۳۲ سالگی بر اثر سانحه رانندگی فوت شد و او را در آرامستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
به آرامستان ظهیرالدوله که بروید مزار برجسته و هرمیشکلی را میبینید که به ایرج میرزا، شاعر مشهور ایرانی در عصر مشروطه تعلق دارد و اشعار وی روی سنگ قبرش نقش بسته است. او از دسته شاعران برجسته در عصر مشروطیت بود و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی به شمار میرود.
ایرج میرزا فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا، نوه ایرج پسر فتحعلیشاه و نتیجه فتحعلیشاه قاجار بود. در مدرسه دارالفنون تبریز تحصیل کرد و مقدمات عربی و فرانسه را آموخت. لقب جلالالممالک و فخرالشعرا داشت و در دوران حیاتش به مشاغل مختلف دولتی و همچنین شاعری دربار مشغول بود. عمده شهرت او به خاطر اشعارش با مضامین انتقادی و اجتماعی است که بسیار ساده و عامیانه سروده شدهاند. او در قالبهای مختلفی شعر سرود و از شاعران تأثیرگذار در دوران مشروطه بود. ایرج میرزا در سال ۱۳۰۴ در منزل خود در اثر سکته قلبی درگذشت و در ظهیرالدوله دفن شد.
کمی بالاتر از مزار ملکالشعرای بهار، قبر ایستادهای قرار دارد. این مزار به دکتر محمدحسین لقمان ملقب به لقمانالدوله و معینالأطبا، مؤسس مدرسه طب و اولین رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تعلق دارد. پدر او لقمانالممالک طبیب مخصوص محمدعلی میرزا ولیعهد در تبریز بود و مدرسه لقمانیه را با بودجه شخصی خود بنا کرده بود.
محمدحسین برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و بعد از اخذ درجه ممتاز طبابت و بازگشت به ایران، طبیب مخصوص احمدشاه و بعد از آن رضاشاه شد و لقب لقمانالدوله گرفت. او مدرسه طب را پایهگذاری کرد و در سال ۱۳۱۳ با تأسیس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران ریاست آن را به عهده گرفت. لقمانالدوله در سال ۱۳۲۹ وفات یافت و وزارت بهداری آن زمان برای قدردانی از خدمات ارزنده او بیمارستان سیصد تختخوابی خود را طی مراسمی به نام او، لقمان نامگذاری کرد.
روحالله خالقی از چهرههای سرشناس حوزه موسیقی است و بیشتر ایرانیان او را با آهنگهای «با بهار دلنشین» و «ای ایران» و کتاب ارزشمند «سرگذشت موسیقی ایران» میشناسند. او موسیقیدان، آهنگساز و نوازنده ایرانی است که زیر نظر علینقی وزیری مهارت کسب کرد. وی از سن نوزدهسالگی در مدرسه موسیقی مشغول شد و در طول حیاتش در وزارت معارف و هنرستان عالی موسیقی فعالیت داشت. در سال ۱۳۲۸ نیز انجمن دوستداران موسیقی ملی را تأسیس کرد که چند سال بعد به هنرستان موسیقی ملی تغییر نام داد.
خالقی در طول حیاتش خدمات ارزندهای در حوزه موسیقی انجام داد، قطعات ماندگاری از خود به جا گذاشت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. سرانجام وی در سال ۱۳۴۴ بر اثر سرطان در اتریش درگذشت. پیکر او را به ایران بازگرداندند و در ظهیرالدوله به خاک سپردند. مزار او در حصاری فلزی در کنار گلدانی فلزی، در گوشه این گورستان قرار دارد.
مزار روح الله خالقی
درویشخان
غلامحسین درویش ملقب به درویشخان استاد مسلم موسیقی و از چهرههای صاحبسبک در موسیقی ایرانی است. تصانیف «بهار دلکش»، «ز من نگارم» و چند رنگ و پیشدرآمد از او به یادگار مانده است. درویشخان همچنین رهبر کنسرتهای انجمن اخوت به حمایت ظهیرالدوله بود.
درویش در نواختن تار دستی تمام داشت و با اضافه کردن سیم ششم به پنج سیم تار سبب ایجاد کوکهای متنوع و جدید در تار شد. وی از اولین کسانی است که در ایران جلسات آموزش موسیقی برپا کرد و تعدادی از استادان موسیقی ایرانی مثل مرتضی نیداوود، ابوالحسن صبا و نورعلی برومند را تربیت کرد. درویشخان از اولین کسانی است که در ایران بر اثر حادثه رانندگی جان خود را از دست داد و در سال ۱۳۰۵ در آرامستان ظهیرالدوله دفن شد.
غزلسرای معاصر نیز میهمان ظهیرالدوله است. نام اصلی او محمدحسن معیری و رهی تخلص اوست. رهی در خانوادهای فرهنگی به دنیا آمد و سرودن شعر را از ۱۷ سالگی آغاز کرد. او دلبسته سعدی بود و در سرایش شعر کلاسیک بهویژه غزل و ساخت تصنیف دستی تمام داشت. رهی در اواخر عمر در گلهای رنگارنگ با داوود پیرنیا همکاری میکرد. حاصل فعالیتهای اوساخت ترانههایی جاودان در تاریخ موسیقی ایران است. ترانههایی از جمله «نوای نی»، «شب جدایی»، «به کنارم بنشین»، «من از روز ازل دیوانه بودم» و «کاروان» از ساختههای اوست. رهی سرانجام در سال ۱۳۴۷ بر اثر سرطان بدرود حیات گفت و در ظهیرالدوله آرامید. مزار او زیر یک طاق کاشیشده و داخل یک محفظه شیشهای قرار دارد.
شادروان محمدتقی بهار که او را با لقب ملکالشعرای بهار میشناسیم نیز در آرامستان ظهیرالدوله مدفون است. او شاعر، ادیب، روزنامهنگار و سیاستمدار مشهور ایرانی بود که آثار گرانبهایی از خود بر جای گذاشت. بهار از کودکی ادبیات را پیش پدر خود ملکالشعرای صبوری آموخت و پس از فوت وی، ملکالشعرای دربار مظفرالدینشاه شد.
محمدتقی بهار شش دوره نماینده مجلس بود و سالها بهعنوان استاد ادبیات دوره دکتری دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات فعالیت داشت. او به دلیل همراهی با مشروطهطلبان چندین بار زندانی و تبعید شد و اشعار مهمی درباره وطن، آزادی و سیاست سرود. بهار در اردیبهشتماه ۱۳۳۰ در خانهاش بدرود حیات گفت و در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. اگر از این آرامستان دیدن کنید در ضلع شمالی گورستان، مقبره ملکالشعرای بهار را میبینید که چهارطاقیِ سفیدی روی قبر او بنا شده و بر پیشانی آن نام و اشعار او حک شده است.
آرامگاه ملکالشعرای بهار
سید حسن تقیزاده
سید حسن تقیزاده از رهبران جنبش مشروطه و از رجال سرشناس سیاسی و فرهنگی ایران است که در گورستان ظهیرالدوله آرمیده است. او دیپلمات و رئیس مجلس سنای ایران بود و در تاریخ سیاسی ایران شخصیت بحثبرانگیزی به شمار میرود و حتی هنوز هم عدهای موافق و مخالف دارد. تقیزاده دغدغه فرهنگ و آزادیخواهی داشت و رهبری جناح تجددخواه و تندروی مجلس را به دست گرفته بود و طرفدار اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و انتقادهای سازنده از نظام استبدادی بود.
سید حسن تقیزاده در دانشگاههای کمبریج، دانشگاه کلمبیای آمریکا و دانشکده معقول و منقول (دانشکده الهیات کنونی) دروس ادبیات فارسی، تاریخ و فرهنگ ایران، تاریخ ادیان ملل قدیم و علوم اسلامی تدریس میکرد و کتابها و مقالات ارزشمندی از خود بر جای گذاشت. او پس از سالها فعالیت و تلاش برای آزادیخواهی، سرانجام در سال ۱۳۴۸ چشم از جهان فروبست و در گورستان ظهیرالدوله دفن شد.
قمرالملوک وزیری با نام شناسنامهای قمرخانم سید حسینخان، از زنان پیشرو و پرآوازه در عرصه آوازهای سنتی ایران شناخته می شود. در جوانی به واسطه صدای اعجابانگیزش مورد توجه استادان موسیقی قرار گرفت. در مدت کوتاهی پیشرفت کرد و کار او به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس» برای ضبط کردن صدای او دستگاه صفحهپرکنی به تهران آورد. در سال ۱۳۰۳ اولین کنسرت خود را در گراندهتل برگزار کرد و باعث هنجارشکنی و ورود خوانندگان دیگری از جمله ملوک ضرابی و روحانگیز شد.
قمر عواید کنسرتهایش را به امور خیریه اختصاص میداد و به نیازمندان بسیار کمک میکرد. او یک چهره هنری بود اما نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه بیتفاوت نبود و همواره دغدغه مردم را داشت. آوازهای ارزشمند و دلکشی از او به جای مانده است و او تنها هنرمندی است که شعر مرغ سحر را به طور کامل خوانده است. سرانجام این بانوی پرآوازه در سال ۱۳۳۸ به علت سکته مغزی درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
مزار قمرالملوک وزیری
مرتضی محجوبی
مرتضی محجوبی مقلب به مرتضیخان استاد برجسته موسیقی و از نوازندگان درجه یک پیانو بود. او را بهعنوان یکی از بنیانگذاران موسیقی ملی ایران میشناسند. وی سالها در برنامه گلهای رنگارنگ تکنواز پیانو بود و در نوازندگی پیانو یک نابغه به شمار میآمد. او از اولین نوازندگانی بود که به دعوت کمیسیون موسیقی رادیو در هنگام افتتاح رادیو به جمع نوازندگان پیوست و ارکستر رادیو را سرپرستی میکرد. تصنیفهای «از روز ازل»، «کاروان» و «بزم گدا» با صدای غلامحسین بنان از جمله آهنگسازیهای ماندگار اوست. مرتضی محجوبی در سال ۱۳۴۴ درگذشت و در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. مزار او به شکل پیانویی طراحی شده و کلمه «افسوس» بر بالای آن حک شده است.
از دیگر مدفونان مشهور در حوزه موسیقی میتوان به نورعلیخان برومند نوازنده و کارشناس آواز، داریوش رفیعی خواننده موسیقی کلاسیک، حسین یاحقی آهنگساز و نوازنده ویولن، رضا محجوبی آهنگساز و نوازنده ویولن اشاره کرد. همچنین بزرگانی از جمله حبیب سماعی، حسین تهرانی، توفیق تهرانی، رشید یاسمی و صدها تن از چهرههای سرشناس ایرانی نیز در خاک این گورستان آرمیدهاند.
در بدو ورود به آرامستان، درختان درهمتنیده و سنگ قبرهایی را میبینید که متأسفانه فاصله چندانی با نابودی ندارند. تعداد زیادی از سنگ قبرها تخریب شده و مقبرههای شخصی نیز به انبار لوازم مستعمل تبدیل شدهاند. در چند دهه اخیر هیچگونه مرمت و بازسازی در این مکان انجام نشده و در حال حاضر آرامستان وضعیت خوبی ندارد.
با اینکه سالها پیش گورستان ظهیرالدوله در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، اما متأسفانه ظرفیت گردشگری آن مغفول مانده است. از تعداد کسانی که در سال و ماه از آنجا دیدن میکنند آمار دقیقی در دست نیست. چیزی که بهوضوح پیداست تخریب سنگ قبرها و نابودی تدریجی آرامستان است. برخی دلیل بیتوجهی و عدم مرمت گورستان را نبود یک مدیریت مشخص میدانند. از سال ۱۳۶۶ تاکنون همسر درویش رضا، از اعضای انجمن اخوت خود را متولی این گورستان میداند.
گفته میشود میراث فرهنگی، ارگانها نظامی و همچنین ورثه افراد بانفوذ دفن شده در آرامستان نیز مدعی مدیریت هستند و بحث بر سر آن بسیار است. در حال حاضر بزرگترین چالش این مکان، نبود مدیریت مستقلی است که جلوی تخریب بیشتر آن را بگیرد و به ظرفیت گردشگری آن جان تازه ببخشد.
بازدید از این جاذبه با دیگر مکانهای فرهنگی و تاریخی تهران متفاوت است. بازدید از آرامستان ظهیرالدوله از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ ممنوع بود و در حال حاضر نیز شرایط ویژه و سختی دارد. اکنون طرح تفکیک جنسیتی برای بازدید وجود دارد و ورود به آرامستان تنها در روزهای پنجشنبه امکانپذیر است؛ اما این روز و ساعتهای اعلامی هم قابل اطمینان نیست و روزهای پنجشنبه زیادی، گورستان ظهیرالدوله تعطیل بوده است. ساعت بازدید برای بانوان از ساعت ۱۰ تا ۱۲:۳۰ و برای آقایان از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۶، به صورت رایگان برقرار است.
سخن آخر
در این مقاله به معرفی گورستان ظهیرالدوله در محله امامزاده قاسم شمیران پرداختیم، توضیحاتی درمورد مسیریابی و دسترسی، تاریخچه و نامآوران مدفون در این گورستان ارائه کردیم. این گورستان یکی از اماکن دیدنی تهران است که شرایط بازدید سختی دارد؛ امیدواریم موفق به بازدید از این گورستان دیدنی بشوید. برای آشنایی با دیگر جاذبههای شهر تهران، صفحه دیدنیهای وبسایت تهرانیکا را ببینید.
بازدید از کتابخانه اختصاصی نیاوران مثل این است که کسی شما را به یک مهمانی در ساختمانی باشکوه با طراحی داخلی و تزئیناتی بسیار خاص دعوت کرده، تا با هنرمندان و نویسندگان بزرگ دیداری داشته باشید. ساختمان کتابخانه اختصاصی کاخ نیاوران با دو طبقه و یک زیرزمین، گنجینهای از اشیای هنری و انواع کتاب است...
کوشک احمدشاهی یکی از قسمتهای مجموعه کاخ نیاوران است که جذابیتهای فراوانی دارد. اشیا و آثار هنری و پیشکشهای کشورهای مختلف به شاهان ایرانی و همچنین معماری این بنا هر بازدیدکنندهای را سر ذوق میآورد...
کاخ صاحبقرانیه یکی از دیدنیها و جاذبههای گردشگری شهر تهران است. این کاخ در زمان ناصرالدینشاه قاجار ییلاق تابستانی او بود. در زمان مظفرالدینشاه، او فرمان مشروطیت را در این کاخ امضا کرد...
در محله عودلاجان حمامی وجود دارد به نام کشوریه که یکی از صرافان یهودی محله عودلاجان به نام آقای «سلیمان سنه» آن را تاسیس کرد. آقای سنه قسمت زنانه حمام را به یاد همسر متوفی خود خانم کشور خُداد، کشوریه نام نهاد؛ او همچنین قسمت مردانه را سلیمانیه نامید...
«کوچه مروی» یکی از مکانهای خاص پایتخت است از صبح تا غروب این کوچه مملو از آدم است که به این سو و آن سو میروند. بوی عطر و بوی قهوه تازه گاهی به مشام میرسد؛ اما در بطن این هیاهوی زندگی روزمره، صدای پای تاریخ را هم میتوانیم بشنویم.
در نزدیکی میدان بهارستان و در محله دروازه شمیران و خیابان فخرآباد، عمارتی تاریخی وجود دارد که مربوط به دوران پهلوی اول و متعلق به بانو اشرف الملوک فخرالدوله، یکی از پرنفوذترین و ثروتمندترین زنان ایران زمین است.
نظر کاربران