ایستگاه ملت خط 2 مترو. فاصله 1.1 کیلومتر؛ کمتر از ۱۵ دقیقه پیادهروی.
ایستگاه مولوی خط 7 مترو. فاصله 1.2 کیلومتر؛ حدود ۱۵ دقیقه پیادهروی.
ایستگاه چهارراه مولوی خط 2 بیآرتی. فاصله 1.1 کیلومتر؛ کمتر از ۱۵ دقیقه پیادهروی.
موقعیت
در طرح ترافیکجای پارک در خیابان دارد
ایرانیان از قدیم به استحمام کردن توجهی ویژه داشتهاند زیرا بر این عقیده بودند که با ریختن آب بر بدن خود نه تنها تن، روان را نیز از آلودگیها پاک میکنند. به همین دلیل از عهد باستان، ایرانیان به ساخت اماکنی که ما امروزه به آن گرمابه یا حمام میگوییم اهتمام میورزیدند و پیش از آنکه با لولهکشی آب، حمامها وارد خانهها شوند، ایرانیان از گرمابههای عمومی برای شستشوی خود استفاده میکردند که تاریخی طولانی از قصه و افسانه دارند.
حمامهای عمومی تا چند دهه پیش از اماکن مهم شهر بود که پس از لوله کشی شدن آب در منازل نسلشان رو به انقراض رفت. یکی از حمامهای عمومی تهران و نخستین حمام نمره در تهران «حمام کشوریه» است که در اوایل دوران پهلوی دوم، در سال ۱۳۲۶ شمسی در محله عودلاجان تهران تاسیس شد.
شرایط بازدید از حمام کشوریه
بازدید از حمام کشوریه برای عموم امکانپذیر نیست و شما تنها میتوانید با تورهای گردشگری و یا داشتن مجوزهای لازم از انجمن کلیمیان ایران از آن بازدید کنید.
حمام کشوریه، نخستین حمام عمومی نمره در تهران
در محلههای قدیمی تهران شاید اگر خوب بگردیم اثری از حمامهای قدیمی بینیم. ساختمان متروکی، دودکشی، سردر یا نشانههایی دیگر که میگویند روزگاری حمامی در اینجا بوده و مردم برای استحمام کردن به آن مراجعه میکردند. در محله عودلاجان حمامی وجود دارد به نام کشوریه که یکی از صرافان یهودی محله عودلاجان به نام آقای «سلیمان سنه» (سنهای/ سنهی) آن را تاسیس کرد. آقای سنه قسمت زنانه حمام را به یاد همسر متوفی خود خانم کشور خُداد، کشوریه نام نهاد؛ او همچنین قسمت مردانه را سلیمانیه نامید.
بخشی از محله عودلاجان که سرچال نامیده میشود از قدیم محل سکونت کلیمیان تهران بوده و حمام کشوریه در سال ۱۳۲۶ در این قسمت از شهر تهران افتتاح شد. تا پیش از تاسیس حمام کشوریه محله عودلاجان دارای سه حمام اختصاصی برای یهودیان، به نامهای حمام «ذخرون» در نزدیکی کنیسه عزرا یعقوب، حمام «عساو» در سرچال و حمام «حکیم باشی» یا «اسحاق»، در نزدیکی تکیه رضاقلیخان بود. امروز هیچ اثری از این سه حمام به جا نمانده و حمام کشوریه تنها حمام عودلاجان است که با تاریخ جالبش تا امروز در دل یکی از محلات تاریخی شهر تهران باقی مانده است.
تاریخچه حمام کشوریه
در روز خاکسپاری همسر آقای سلیمان سنه، ایشان با صدای بلند و خطاب به حاضران در مراسم از وصیتنامه همسرش میگوید. یکی از درخواستهای همسر آقای سنه پیش از فوت، احدث حمامی مدرن در محله سرچال بود. به نقل از روایات شفاهی اهالی محل، زمانی که خانم خداد فرزندی را آبستن بود و به دلیل پلههای فراوان حمامهای یهودیان، تصمیم میگیرد تا برای استحمام به یکی از حمامهای عمومی به نام حمام سرچشمه برود اما میگویند شستشو چنان طولانی میشود که دلاک با زدن ضربه به در باعث ترس خانم شده و همین موضوع باعث سقط فرزند او میشود. خانم خداد بدون آنکه صاحب فرزندی شود چشم از جهان فروبست.
آقای سنه در روز خاکسپاری از اهالی میخواهد تا برای ساخت حمامی عمومی همیاری کنند و از آنجا که کسی پیشقدم نمیشود خودش با وامی خصوصی به مبلغ ۱۸۰ هزار تومان، اقدام به ساخت حمام میکند. او با خریداری چند زمین در خیابان سیروس حمامی میسازد که آب آن از قنات «حاجی علیرضا» تامین میشد. آب در سطوح زیر حمام ذخیره و با پمپ به منبعی که در بالای حمام تعبیه شده بود انتقال مییافت و از آنجا به دوشهای آب سرد و گرم داخل حمام سرازیر میشد.
در نخستین روزهای زمستان سال ۱۳۲۶ آقای سلیمان سنه موفق میشود تا به وصیت همسر خویش عمل و حمامی مدرن تاسیس کند. طراحی حمام با توجه به امکاناتی و معماری که داشت کاملا متفاوت از حمامهای دیگر تهران بود. حمام کشوریه در زمان فعالیتاش شاهد مراسمهای زیادی از جمله جشنهای یهودیان محل بوده است.
سرانجام حمام کشوریه
حمام تا زمان فوت آقای سنه در سال ۱۳۵۹ دایر بود و چون آقای سنه فرزندی نداشت پس از وقفهای کوتاه، مدیریت به پسرخاله آقای سنه با نام شکراللهخان واگذار شد و پس از مهاجرت ایشان به آمریکا یکی از شاگردان حمام به امورات رسیدگی میکرد.
در سال ۱۳۶۰ حمام به دلیل ریزش چاه فاضلاب تعطیل و کمی بعد با کمک آقایان یوسف و نورالله درخشان و حمایت جامعه کلیمیان و آقای یشایایی و با مرمت و نوسازی آقایان زیوری و صادقی احیا و دوباره آغاز به کار کرد.
در این وقت حمام به انجمن کلیمیان ایران واگذار شد و آقای نورالله درخشان تا سال ۱۳۸۰ به صورت داوطلبانه مدیریت آن را به عهده داشت. در اوایل دهه ۸۰ با کوچ کلیمیان محله، حمام فعالیت خود را به روزهای آخر هفته اختصاص داد و پس از مدتی به دلیل رکود برای همیشه تعطیل شد.
معماری و فضای حمام کشوریه
درب حمام رو به خیابان سیروس (مصطفی خمینی) باز میشود که دری چوبی منبتکاری شده با رنگ روشن است و چهار لنگه دارد و بالای آن بر روی کاشیهایی رنگارنگ نام حمام نوشته شده است. بعد از ورود، سالن انتظار و سمت چپ آن پلکانی قرار دارد که به یک طبقه دیگر ختم میشود و سابقا محل استراحت کارمندان حمام بوده است. در سمت راست سالن انتظار پیشتر میزی قرار داشت که اشیا و وسایل مراجعین را تحویل میگرفت و تابلویی در آنجا نصب است که بر روی آن با لحنی طنز نوشته شده: «هر که دارد امانت موجود / بسپارد به صندوق وقت ورود / نسپارد، اگر شود مفقود / مدیر گرمابه مسئول آن نخواهد بود».
در سمت راست ۸ اتاق با در سبز رنگ منبتکاری وجود دارد که محل استحمام مراجعین بوده. حوض کاشیکاریشده زیبایی از جنس مرمر در وسط حمام قرار دارد که زمانی درون آب خنک آن پر از نوشیدنی مانند نوشابه و دوغ بود و مشتریان میتوانستند بعد از خروج از حمام کمی در کنار آن بشینند و گلویی تازه کنند.
در زمان فعالیت حمام، بر روی سقف حمام ستاره هشتپر داوود نقش شده بود که حالا دیگر با آهن مخدوش شده است. در انتهای سالن سه در آینهکاری شده وجود دارد؛ گفتنی است زمانی در این قسمت یک تابلو از آدم و حوا که داستان تورات را روایت میکرد و تابلوی دیگر، تصویر خانم و آقای سنه وجود داشت که ظاهرا همگی به سرقت رفتند. فضای حمام با سنگ مرمر سبز سنگفرش شده و دیوارها آراسته به آینهکاری و گچبری بودهاند.
حوضچهای مرمرین با آبنمایی زیبا وسط حمام و درهای سبز حمام با هنر منبتکاری تزیین شده که چشمنواز و متفاوتند. مصالح به کار رفته در حمام، آهن، آجر، ماسه، سیمان، ساروج، سنگ مرمر و موزاییک است. در زمان فعالیت حمام آب آن با نفت و گازوییل گرم میشد. همچنین نورگیرهایی با شیشههای رنگی ظریف بر روی سقف قرار داشت و هنر کاشیکاری حمام که چشمها را به خود خیره میکرد، از زیباییهای حمام کشوریه بود.
باورها و عقاید خرافی حمام کشوریه
دلاک قسمت مردانه، آقای «موسی جعفری» و دلاک قسمت زنانه خانم «فاطمه شنبهجو» راوی بسیاری از خاطرات تلخ و شیرین حمام بودند. این حمام در ابتدای تاسیس مخصوص کلیمیان بود اما پس از چندی دیگران هم امکان حضور در آن را پیدا کردند. عقاید و باورهای خرافی زیادی در این حمام شکل گرفت. بسیاری از افراد تصور میکردند آب حمام میتواند مشکلگشای آنها باشد و به همین دلیل برای برآورده شدن نیازهایی مانند شوهر کردن، بچهدار شدن، پیدا کردن گمشده خود و یا به دست آوردن ثروت به حمام مراجعه میکردند.
یکی از روشهای آقای موسی جعفری برای حاجت گرفتن مراجعین چنین بود که آن شخص پس از حمام کردن پیش او میرفت و با شصت پا بر روی دو سکه که از قبل آماده شده بود مینشست. موسی جعفری ابتدا با آبی که از حوض میآورد بدن آن فرد را میشست و با کاسه چهل کلید، آب استفاده شده دوش را دوباره بر روی او میریخت و بعد مشغول خواندن ورد و دعا و باطلالسحر میشد. آن فرد پس از انجام چنین مراسمی باید لباس زیر خود را پشت و رو میپوشید و بدون آنکه بدن خود را خشک کند از حمام بیرون میرفت تا پس از مدتی به حاجت دل خود برسد.
زنان نیز با پرداخت پول به دلاک زن حمام، خانم فاطمه شنبهجو به دنبال حاجات خویش میگشتند. مردم با این تصور که او با کاسه چهل کلید میتواند هر مشکلی را رفع کند به آنجا مراجعه میکردند. بیشتر مشتریان حمام را همین گونه افراد تشکیل میداد که گاهی باعث بروز مشکلاتی در حمام میشد.
سخن آخر
در این مقاله به معرفی حمام کشوریه، نخستین حمام نمره تهران در دل محله تاریخی عودلاجان پرداختیم و توضیحاتی درباره تاریخچه، معماری و فضا و سرگذشت و سرانجام سازنده و حمام ارائه کردیم. برای آشنایی با دیگر جاذبههای شهر تهران، صفحه دیدنیهای وبسایت تهرانیکا را بخوانید.
بازدید از کتابخانه اختصاصی نیاوران مثل این است که کسی شما را به یک مهمانی در ساختمانی باشکوه با طراحی داخلی و تزئیناتی بسیار خاص دعوت کرده، تا با هنرمندان و نویسندگان بزرگ دیداری داشته باشید. ساختمان کتابخانه اختصاصی کاخ نیاوران با دو طبقه و یک زیرزمین، گنجینهای از اشیای هنری و انواع کتاب است...
کوشک احمدشاهی یکی از قسمتهای مجموعه کاخ نیاوران است که جذابیتهای فراوانی دارد. اشیا و آثار هنری و پیشکشهای کشورهای مختلف به شاهان ایرانی و همچنین معماری این بنا هر بازدیدکنندهای را سر ذوق میآورد...
کاخ صاحبقرانیه یکی از دیدنیها و جاذبههای گردشگری شهر تهران است. این کاخ در زمان ناصرالدینشاه قاجار ییلاق تابستانی او بود. در زمان مظفرالدینشاه، او فرمان مشروطیت را در این کاخ امضا کرد...
اگر از خیابان فردوسی وارد خیابان کوشک بشوید ساختمان عجیبی میبینید که حتما با دودکش بزرگش توجه شما را به خود جلب میکند. این ساختمان یکی از گالریهای تهران است که تا یک دهه پیش ساختمانی مخروبه بود و حدود ۶۰ سال پیش کارخانه نوشیدنی الکلی بود...
«کوچه مروی» یکی از مکانهای خاص پایتخت است از صبح تا غروب این کوچه مملو از آدم است که به این سو و آن سو میروند. بوی عطر و بوی قهوه تازه گاهی به مشام میرسد؛ اما در بطن این هیاهوی زندگی روزمره، صدای پای تاریخ را هم میتوانیم بشنویم.
نظر کاربران